فقل هل لک الی ان تزکًی

پس بگو آیا تو را میلی هست به آن که پاک شوی؟!

فقل هل لک الی ان تزکًی

پس بگو آیا تو را میلی هست به آن که پاک شوی؟!

فقل هل لک الی ان تزکًی

بسم الله الرحمن الرحیم

ما فرهنگ را بستر اصلى زندگى انسان می ‏دانیم، نه فقط بستر اصلى درس خواندن و علم آموختن.
فرهنگ هر کشور، بستر اصلى حرکت عمومى آن کشور است. حرکت سیاسى و علمی اش هم در بستر فرهنگى است.
فرهنگ، یعنى خلقیات و ذاتیات یک جامعه و بومىِ یک ملت، تفکراتش، ایمانش، آرمان‌هایش، این‌ها تشکیل دهنده‏ مبانى فرهنگ یک کشور است.
اینهاست که یک ملت را یا شجاع و غیور و جسور و مستقل می ‏کند، یا سرافکنده و ذلیل و فرودست و خاک‌‏نشین و فقیر می ‏کند.
فرهنگ، عنصر خیلى مهمى است. ما نمی ‏توانیم از فرهنگ و رشد فرهنگى و پرورش فرهنگى صرف‌‏نظر کنیم. فرهنگ هم مثل علم است. فرهنگ هم گیاه خودرو نیست. همه‏ آنچه شما از نشانه‏‌ها و مظاهر فرهنگى در جامعه‏ خودتان و در هر نقطه‏ ای از دنیا می ‏بینید، بدون تردید این بذر را دستى افشانده است. البته انسان بعضى از دست‌ها را می بیند، اما بعضى از دست‌ها را نمی بیند. از داخل خانه، تا درون مدرسه، تا فضاى خیابان، تا رادیو و تلویزیون، تا ماهواره، تا تبلیغات جهانى، تا اینترنت، و از این قبیل چیز‌ها. فرهنگ، هدایت و پرورش دادن می ‏خواهد...
*امام خامنه ای*

آخرین نظرات

راستی از امامت و ولایت چه میدونیم،ما که خود را شیعه اهل بیت علیهم السلام میدانیم،هیچگاه سراغ این مبحث که اصل اساسی در دین است رفته ایم؟  از اونجا که چنین حدیث گرانبهایی رو داریم:

قال الإمام الرضا ( علیه السلام) :

إن الإمامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین، ان الإمامة أس الإسلام النامی و فرعه السامی

امام رضا ( علیه السلام) فرمود:

امامت، زمام دین و مایه نظام و تشکیلات مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت، پایه بالنده اسلام و شاخه بلند آن است.

کافی، جلد 1، ص 200

سخنان فوق العاده حجت الاسلام میر باقری حفظه الله در برنامه سمت خدا درباره امام و امام شناسی

http://samtekhoda.tv3.ir/index.php?option=com_content&view=category&id=76&Itemid=345&limitstart=60

پیشنهاد میدم دوستان ولایتمدار پیگیر صحبت های  ایشون باشند هر چند در سطح بالا و خلاصه گفته اند و با پیش نیازها و مقدماتی باید وارد شد،که برای مقدمه هم میتوان از کلاسهای امام شناسی که کم کم در شهرهای مختلف و موسسات دینی شروع به کار شده ،آغاز کرد.

 

سایت دیگری دراین زمینه و تاریخ حقیقی اسلام:

http://khateri.ir/fa/

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۴۵
...


... وقتی می شد من سر مسئله ای ناراحت  و گرفته می شدم و به ایشان شکایت می کردم به من می گفت: ببین هزاران کهکشان  در آسمان وجود دارد، یکی اش راه شیری است.سیاره های زیادی در آن هست که یکی اش زمین است. کره زمین قاره های متفاوتی دارد. یکی اش همین زمینی است که ما روی آن زندگی می کنیم. از کل به جز می آمد. بعد می گفت ما هم ذره ای در این مجموعه هستیم. حالا ببین این حرفی که شما میگویید ، جایش در این مجموعه باشکوه کجاست؟ آدم در آن کلیت می دید که چقدر آن اتفاق ناچیز و بی اهمیت بوده است؛ اگر با دید درست نگاه نکند دچار مشکل خواهد شد. بیان ایشان از روزمرگی در مورد آن مصادیقی که عنوان کردم چنین بود...

(کتاب مرتضی آیینه زندگی من بود، مصاحبه با همسر شهید آوینی)

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۱۵
...

“پر کن پیاله را
کاین آب آتشین 
دیریست ره به حال خرابم نمی‌برد

این جام‌ها که در پی هم می‌شوند تهی
دریای آتش است که ‌ریزم به کام خویش
گردآب می‌رباید و آبم نمی‌برد

من با سمند سرکش و جادویی شراب
تا بیکران عالم پندار رفته‌ام
تا دشت پر ستاره‌ی اندیشه‌های گرم
تا مرز ناشناخته‌ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره‌های گریز پا
تا شهر یادها
دیگر شراب هم جز تا کنار بستر خوابم نمی‌برد

هان ای عقاب عشق!
از اوج قله‌های مه آلود دوردست
پرواز کن به دشت غم‌انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
آن بی ستاره‌ام که عقابم نمی برد

در راه زندگی 
با این همه تلاش و تمنا و تشنگی 
با اینکه ناله می‌کشم از دل که :
آب ... آب ...
دیگر فریب هم به سرابم نمی برد

پر کن پیاله را ”

فریدون مشیری

 

چقدر این شعر رو خوندم با زبان بی زبانی تا گوشه نگاهی بهم کردی،ممنونتم،کمکم کن شکر گزارباشم و پیشرفت کنم...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۶
...

عزیزی می گفت بزرگی روح آدما به تعداد رازهایی ست که از دیگران دارند و این یعنی غیبت نکردن.
خدایی چقدر روحمون بزرگ و بزرگواره...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۶
...

 

 

ذهن عادت کرده به اینکه مدام سرش را در توبره حافظه کند و از آن نشخوار نماید بدون اینکه نیاز واقعی به ارگانیسم مطرح باشد. ذهن در طول شبانه روز بطور مستمر با نوسان در دو زمان گذشته و آینده در صدد خلق فکر است و خود در این اندیشه سازیهایش حضور ندارد تنها نتایج این تفکرهایش را در شکل ملالت، افسردگی و کهنگی حس می کند و همین کیفیت اندیشه گری مداوم ذهن از فکری به فکر دیگر، دقیق اندیشی را از ذهن سلب می کند و انتزاعی اندیشی را جایگزین می کند .

کتاب «ذهن نا آرام» اثر «مهندس هادی بیگدلی»

 

 

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۵۲
...

تحمل کن که سنگ بی بهایی در دل کوهی شود نرم و بسی قابل

 ولی آهسته آهسته

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۴۷
...

 

 

شادی روح مطهر شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور صلوات

 

منبع: کتاب مثل باران

 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۵
...

 

منبع: کتاب مثل باران (نویسنده: سید علی بنی لوحی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۵۹
...

چند روز پیش باطری ماشینم ادا در می آورد و بردمش تعمیرکاری ممد برقی.

اوستا ممد یه وراندازی کرد و گفت از دینامشه آقا احسان .

باطری رو شارژ نمی کنه، و شروع کرد به باز کردن دینام.

همون جوری که اوس ممد  داشت کار می کرد ،

منم سوال جواب رو شروع کردم و رفتم توی فضای بلوغی . 

پرسیدم ، سیستم کار دینام و باطری چه جوریه اوستا؟ 

اوستا ممد توضیح  داد که باطری با برقی که داره استارت می زنه و

موتور رو راه می اندازه و موتور هم  دینام رو می چرخونه ،

 و دینام هم برق باطری رو شارژ می کنه .

 گفتم عجب !! چه همکاریه جالبی !!! 

اوستا گفت آره دیگه باطری دینام رو راه می اندازه و دینام هم باطری رو

شارژ میکنه . گفتم پس چرا صبحی ماشین من روشن نشد ؟

اوستا گفت برا اینکه باطری شارژی نداشته که ازش استفاده کنه .

اگه هم داشته کم بوده و از همون شارژ کم هم استفاده نکرده .

اگه از همون شارژ اندکی که داشت استفاده می کرد و موتور راه می افتاد. 

 موتور دینام رو می چرخوند ، دینام هم بلافاصله شارژ میفرستاد برا باطری. 

توضیحات اوستا ممد به این که رسید گفتم استاد تو دیگه کی هستی؟!

اوستا کمی جدی نگاهی بهم کرد و گفت با بنده بودی؟ گفتم نه اوستا،

استاد بزرگوارمون رو می گم ، مثال می زد توی جلسه و می گفت :

برا اینکه بتونید حرکت رو توی مسیر خدایی آغاز کنید بایس

استارت اولیه رو بزنید ، همین که راه افتادید ادامه راه حتما براتون شارژ می رسه. 

اوستا ممد گفت یعنی چه جوری ؟ گفتم استاد  می فرمود برای استارت و شروع 

حرکت باید تصمیم بگیرین به هر چه که می دونین  درست هست ،عمل کنین

و هر چه که نادرسته انجامش ندین . همین !!

 اوس ممد گفت عمل به همش که خیلی سخته !! گفتم : دقت کن . معلومه که

اوایلش سخته .استاد نگفتند عمل ، گفتند تصمیم اولیه برای عمل کردن!!

 لازم هم نیست که همه چیز را مو به مو بلد باشین  ، حتی اگه یکی توی مبانی

 امامت ونبوت و حتی توحید هم شک داره، اگر به چیزهایی که از درون خودش یقین

داره صحیح هست ، عمل کنه و از چیزهایی که یقین داره غلطه خوداری کنه ؛

یواش یواش حرکت را شروع می کنه و جلو میره و

 چیزهایی که باید یاد بگیره رو یه جوری بهش میرسونن .

و به قولی اگه از شارژی که داریم استفاده کنیم و استارت رو بزنیم.

اون وقت با عمل کردن به دانسته های حتی اندک، علم به ندانسته ها هم پیدا

می کنیم . مثل دینام که باطری را شارژ می کرد ، عمل هم علم میاره و

علم هم عمل می طلبه .  یه همکاری و تعامل دو طرفه بین علم و عمل ،

حرکت رو سبب میشه. حرکت در راهی به سوی آسمان .

 یواش یواش انسان احساس میکنه یه دست خدایی داره هدایتش میکنه .

هدایت بسمت جواب سوالات و رفع شبهات.  

منتها فقط به شرط عمل کردن به همون دریافت های اولیه فطری و درونی و

عمل به یاد گرفتن های بعدی . اوستا ممد که دید بد جوری رو دورم و رفتم بالا منبر

گفت :  مهندس ! استادتون نگفت اونی که حتی توی خود خدا هم گیر کرده و

شک داره به چه چیز عمل کنه و استارت رو با چه شارژی بزنه ؟ 

گفتم اوستا ممد!استاد  فرمود به هر چه که می دونه درسته عمل کنه . 

اوستا ممد گفت مثلا ؟ گفتم مثلا همه قبول دارن دروغ گفتن بده ،،خیانت زشته ،

دزدی خوب نیست ، نگاه به ناموس مردم صحیح نیست و…

 اینا دریافت درونی هست  ، فطری است . اثبات کردن با فلسفه و منطق و حدیث و 

روایات نمی خواد. حتی کسیکه دزدی میکنه خودش قبول داره دزدی بده ،

 اوس ممد گفت یعنی دزده قبول داره دزدی بده؟؟ پس چرا دزدی میکنه؟

گفتم بله دزده هم قبول داره که دزدی بده . وقتی دو تا دزد برن دزدی و بعد

سر تقسیم اموال دزدی یکی از اون دیگری دزدی کنه، طرف ناراحت میشه و

دعواشون میشه . این یعنی چی ؟! یعنی اینکه دزد خودش میدونه دزدی و خیانت

بده. اوس ممد نگاهی بهم انداخت و گفت عجب!

این استاد شما هم برا خودش اوستایی هست ها !!

راستی اگه اینجوریه که تا الان همه بایست توی مسیر باشن . گفتم آره این استاد ما

مثال هاش خفن بلوغی هستند. در مورد اینکه همه بایس تو راه باشن هم 

 مسئله ی هست اینجا. اونم اینکه انسان باید سر خودش رو کلاه نذاره و حق پذیر

 باشد . خودش اراده کند دریافت های فطری صحیح خودش رو  عمل کنه .

یعنی تنبلی نکنیم و مهمتر از اون در مقابل پذیرش و عمل کردن به چیزهایی که

 میدونیم درسته و پرهیز از چیزایی که میدونیم غلطه،مقاومت و غرور نداشته باشیم.

و به قولی هوا انسان رو نگرفته باشه . اگر انسان دچار غرور و هوا باشه  ،

از حرکت باز می مونه . اوستا ممد گفت آره ، ماشین هم هوا بگیره حرکت نمیکنه. 

و یه تبصره اساسی اینکه برای درست کارکردن عقل و صحیح بودن دریافت های

درونی حتما و حتما باید جسم و اعصاب قوی داشته باشیم و به جسم و اعصاب

خودمون برسیم . (لینک برنامه تقویت جسم واعصاب درآخرمطلب گذاشته شده است)

تازه خدا برا اینکه حال اساسی بده ، گاهی با امتحانی و بلایی و مصیبت و 

پیش آمدی ، یه تلنگری و هل دادنی و تقه ای به ما می زنه

تا هوا گیریمون کنه . و برا حرکت استارت رو هم خود خدا می زنه !!

به شرطی که ما این لطف خدارو جدی بگیریم و دقت کنیم و

 به حساب شانس و بدبیاری یا حوادث نذاریم.

 

برنامه تقویت جسم و اعصاب: http://blugh.ir/?p=114

 

منبع:

بلوغ، راهه به سوی آسمان   http://blugh.ir/?p=621

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۲ ، ۲۲:۰۷
...

امروزه زندگی ماشینی کمتر مجالی را برای تعامل و ارتباطات انسانی باقی گذاشته، با یک نگاه به  مسافران مترو یا هواپیما و حتی کارمندان یک اداره، در می یابید که بسیاری از افراد فقط در کنار یکدیگر، زندگی می کنند نه با هم. خانواده ؛ کوچکترین واحد جامعه هم ازاین مسئله مستثنی نیست. زندگی خانوادگی فقط به معنی بودن زیر یک سقف نیست. خانواده ای مطلوب است که خانه برای اهالی آن محلی آرام و فضایی امن باشد.

آرامش بخشی مهمترین کارکرد خانواده است. برای داشتن خانواده ای آرام باید درجستجوی عوامل ناآرامی و از بین بردن آنها بود. نا آرامیها دراثر نشناختن یکدیگر یا درک نشدن احساسات و عواطف و یا بد فهمی ها ایجاد می شود.

زن و مردی که با هم زندگی مشترکی را آغاز می کنند از دو خانواده با دو فرهنگ و تربیت مختلف آمده اند و افکار، عقاید، عادات و رفتارهایشان تحت تاثیر آموزشهای قبلی آنها قرار دارد و حالا در این ترکیب جدید می خواهند یکدیگر را بشناسند و برای شناخت چه بسا از شیوه آزمون و خطا استفاده می کنند که اکثرا نتیجه مطلوب ندارد بلکه تولید سوءظن نموده و روابط را سردترمی کند.

راه آسانتر و مطمئن تری که می تواند خانواده را از تنش ، التهاب ، دلخوری و سوء تفاهم دور کند، برقراری ارتباط صحیح است و کلید این ارتباط  گفتن و گوش دادن است.

با هم گفتگو کنید و هیچ گاه تصور نکنید تمام انتظارات و توقعات شما از چهره تان پیداست و نیازی به حرف زدن نیست.

به راحتی و دور از گلایه و الفاظ تلخ، با مهربانی و امید، احساسات خود را بگویید و احساسات دیگران را به نسبت یک زبان و دو گوشی که خدا به شما داده با آرامش و احترام بشنوید .
علاوه برگفتگوی جمعی خانوادگی که بسیار مهم و مفید است با تک تک اعضای خانواده تان نیز حرف بزنید.

با همسرتان به تنهایی صحبت کنید. بگذارید از خودش بگوید. و با دقت و آرامش گوش کنید.  
مهم ترین مهارت یک مرد در ارتباط با همسرش، شناسایی و اهمیت دادن به احساسات و عواطف همسر است و پایان دادن به نگرانی ها و دلهره های زنانه ی او. به سادگی بگویید او را دوست دارید.

با هریک از فرزندانتان نیز بیرون بروید و درشرایطی دوستانه و بدون مزاحم و شریک(موبایل خاموش)درباره آینده ، اهداف و امیدهای او گفتگو کنید ، به او فرصت دهید تا در فضایی محترمانه و صمیمی با شما حرف بزند(باز به همان به نسبت یک زبان و دو گوش) با آرامش گوش کنید و او را هدایت و تقویت کنید.به این ترتیب علاوه بر اینکه از اسارت ذهنیت ها خارج می شویم محبتمان نسبت به اعضای خانواده روز به روز بیشتر می شود .

اگر خوب گوش بدهیم  بهتر به مسائل احاطه پیدا نموده و درست تفسیر و تصمیم گیری می کنیم و آنگاه موثرتر و زیباتر پاسخ می دهیم .

هم خوب و راحت بگوییم و هم خوب و موثر گوش کنیم

(تفاوت شنیدن با گوش دادن : گوش دادن یک روند فعال، متمرکز، تصویرگر، پردازش گر و موثر است.)

- اگر والدینتان با این شیوه با شما گفتگو نمی کنند شما با مهربانی و تشویق آنها را به این سبک گفتگو دعوت کنید.

 

منبع:

http://shahab-moradi.ir/fa/note/knowledge/item/103-%DB%8C%DA%A9-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%DA%AF%D9%88%D8%B4

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۲ ، ۲۱:۲۲
...